فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

ناناس من

فاطمه و زهرا دو گل خندانمن و امیدهای روز افزون من به زندگی و شاد زیستن با اونها حس سیال بودن پرواز دارمو

مسیر برگشت از کرمانشاه

ناناسم مسیر برگشت اکثرا خواب بودی. همدان بیدار شدی شیر خوردی و ماهم صبحانه خوردیم. اونجا اولین تجربه تاب سواری تو بغل دختر عمت ستایش داشتی.بعدش کمی تو پارک گشت زدیم با ستایش و سنا بعدم حرکت کردیم.تو ماشین کمی تو کریر نشستی.در کل به قول بابا دختر نجیبی بودی و خوش سفری . فدای خانومی گلم بشم ...
14 مرداد 1397

گردش به طاق بستان

عسلم اخرین شبی که خونه عمه جون بودیم باهم رفتیم طاق بستان.تو مسیر رفت و برگشت بغل عمه ها بودی و حسابی بهت خوش گذشت ...
14 مرداد 1397

ناخن گرفتن

عشقم برای اینکه ناخنات رو بگیرم باید بمونم تا بخوابی بعضی وقتام یادم میره.کرمانشاه خونه عمه که بودیم به محمدرضا گفتم فاطمه که خوابید یادم بیار ناخنشو بگیرم.اینجام همین که خوابیدی دیدم محمدرضا اومد و گفت زن دایی ناخن!! انگشتای قشنگ و کوچولوتو رو گرفتم و ناخنات رو گرفتم چون ناخن که داشته باشی صورتتو چنگ میندازی ...
13 مرداد 1397

فاطمه پا به دهن

عشق  مامان بعد از اینکه مرحله دست خوردنت تموم شد و موفق شدی همه انگشتای دستت رو با دهانت شناسایی کنی حالا انگشتای پات رو با تلاش به دهنت میرسونی.این روزا انگشتای پاهات توجهت رو جلب کرده و از اینکه پاهای نازت به دهنت میرسه خوشحالی به اعتقاد قدیمیا این حرکت نی نی یعنی اینکه دنبال جفتشه!!  ...
13 مرداد 1397

قطره خوردن فاطمه

جون دلم طعم قطره آهن و مولتی ویتامین اصلا برات دلپذیر نیست.منم دلم میسوزه که بعدش میخوای بالا بیاری.چند روزیه بابا این مسئولیت رو قبول کرده و با بازی بهت قطره میده ...
13 مرداد 1397

همراهی فاطمه برای خرید

امشب با عمه ها رفتیم برای خرید مانتو اداری سال جدید.تو هم که جای جدید میدیدی ذوق میکردی و خوشحال بودی تو بغل عمه ها.افرین که دختر خوبی بودی دخمل در استانه خرگوش شدن من!! ...
12 مرداد 1397
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ناناس من می باشد