فاطمه سرلاک خور
عشق مامان خیلی کم غذا میخوری و برا همین نگرانم که ضعیف شدی.یه روزه که برات سرلاک گرفتیم.یکی دو قاشق میخوری.نوش جونت عزیزم.گوشت بشه به تنت ...
تلاش برای ایستادن
ناز من این روزها در تلاش برای ایستادنی و هر چیزی رو میگیذی تا بلند شی.مخصوصا وقتی رو مبل نشستم میای سمتم و بلند میشی. ...
نویسنده :
ماماني
0:53
بازی با دسته کلید
عشقم لذت میبری از بازی کردن با دسته کلید و با اشتیاق تکونش میدی و دورش میچرخی.فدای خنده هات خرگوشک من ...
شیطونک من
شیطونک من دو روزی که شوهر خاله رفته بود کربلا و بابایی ماموریت بود مهمون خونه خاله بودیم و حسابی تو گشت زدی خونشون و زیر صندلیا صفا میکردی برا خودت. ...
نویسنده :
ماماني
0:30
کسب توانایی پرت کردن اشیا
عزیزدلم این روزا یکی دیگه ازتوانایاییات افزوده شد.شاید وقتی میدیدیم این کار رو در وجود نی نی های دیگه اینقد ذوق نمیکردیم که در تو مشاهده کرده کردیم.چون دیدن این کار در تو یعنی رشدت و سالم بودنت این روزها وقتی اشیا رو میدیم بهت پرت میکنی.اولین بار وقتی رفتیم رستوران و نی دستت دادم پرت میکردی رو زمین و باز میخواستی برداری.بار دوم خونه عزیزی با حکیمه توپ بازی کردی و توپ رو براشون پرت میکردی. دفعه بعد وقتی تو کریر خوابونده بودمت و و اردک دستت دادم هر بار پرتش میکردی. ...
نویسنده :
ماماني
0:18
فاطمه در هفته ای گه گذشت
سلام فاطمه کوچولوی من.الان که قد کشیدنت رو میبینم باورم نمیشه تو همون نی نی پنجاه سانتی بودی.همون طور که این زمان قد کشیدنت مثل برق و باد گذشت روزهای دیگم ازراه میرسه که میگی مامان من دیگه کوچولو نیستم. این روزها خیلی بازیگوش شدی.اینقد زیاد که من اصلا گذر روزها رو نمیفهمم و همش وقت کم میارم.صبح ها در انتظار شبم و شبها در انتظار روز. چند روزه تلاش میکنی برای چهار رست و پا رفتن.این روزها در حال گذر از مرحله سینه خیز رفتنی و ما دلمون تنگ میشه برای مراحل قبلی و خوشحال از تماشای مراحل گذرت. گاهی وقتا مثل طوطی میگی ماما ماما.وقتی که گشنت میشه و خوابت میاد خیلی واضح تر صدا میکنی و من دلخوش ازشنیدن صدای نازت. این هفته سرما خورده بودی. و گاه...
نویسنده :
ماماني
23:58