عزیز دل مامان
عزیز دل مامان; راستش خطاب كردنت با این عنوان یکم برام سخته.یعنی گاهی اوقات یادم میره که منم مامان شدم.بیشتر دقتا تو سکوت نگات میکنم و چیزی نمیگم.مخصوصا موقع هایی که تو جمعم.اوایل گاهی اوقات ذوق میکردم و یهو میگفتم عزیزدل خاله.ناس ناسی خاله.یهو یادم میومد که نه تو دختر منی.بعد تو دلم یهو ذوق میکردم و باز باورم نمیشد.
باورم نمیشه شش ماه شده.کم کم دارم عادت میکنم بهت.از اینکه همیشه باهامی .از اینکه موقع خواب بغلت میکنم و اروم میشی منم ارامش میگیرم.
دوستت دارم...عزیزدل مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی