اولین مهمونی
عزیزدلم خوش اومدی به خونه.بعد اینکه از بیمارستان مرخص. شدی عزیزجون و عمه سمیه و خاله های بابا و عمو و... اومدن خونمون و مهمونی گرفتیم.همه از بازگشتت به خونه خوشحال بودن.هر چند هنوز خوب خوب نشده بود و چهرت زرد بود .اما روزهای غمناک نبودت تو خونه تموم شده بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی