ناناس من

عشقم جدیدا تو هم صبحا با صدای زنگ بابایی از خواب بیدار میشی و با بابا خداحافظی میکنیم .یه چند دقیقه ای بازی میکنی و برای دور دوم باهم میخوابیم. ...

اینم از موقعی که بابایی میخواست فاطمه رو نگه داره و دنبال یه چیزمیگشت سرگرمش کنه.مامانی گفت برین تو اتاقش و فاطمه از هر چی خوشش اومد بیاد باهاش بازی کنه. بابایی و فاطمه با بادکنا برگشتن و بابا گفت فاطمه همه بادکنا رو کشید که رو پرده اتاق وصل بود.بادکنا از جشن دندونی همینطور بادشده به یادگار مونده ...

ازدوربین سلفی خوشت میاد و وقتی خودت رو میبی ذوق میکنی و میخوای گوشی رو بگیری از دستم ...

عزیزدلم یه هفته ای میشه که دوست داری خودت غذا دستت بگیری و بخوری.بهت نون و چوب جور و یا شیرینی میدم و با اشتیاق مزه مزه میکنی.مثل همیشه عادت به تست کردن غذا داری و اگه خوشت نیاد دهنتو سفت میکنی.ولی وقتی دستت میدم بیشتر تمایل داری بخوری ...

عشقم از اینکه همش تو خونه بمونیم حوصلت سر میره برا همین بعضی روزا که هوا خوبه با محمدمهدی میریم حیاط و قدم میزنیم ...

عشقم عکس العملت به صدای جاروبرقی دوره ایه.ماههای اول که با صدای جاروبرقی ارامش میگرفتی و بیشتر خوابت میبرد.چون میگن امثال این صداها شبیه رحم مادره.ماههای بعد میترسیدی و گریه کنان میومدی بغلم باید تو بغل میگرفتمت و جارو میزدم.الانم که ذوق میکنی صداشو میشنوی و هر جا میرم سینه خیز میای دنبالم و سیم جاروبرقی رو با هیجان میکشی ...

گل دخترم تیپ پسرونه هم میزنه بامزس.عاشق نون بربری خوردناتم ...

عزیزدلم با بابا همراهی کردیم موقع خرید.این چند روز بی ماشینیم توفیق اجباری شد برا قدم زدن و پیاده رویمون ...

عزیزدلم عاشق اشپزخونه ای.مخصوصا وقتی من دارم ظرف میشورم با تلاش خودتو میرسونی داخل و با ظرفای مسافرتی بازی میکنی ...

...